ولادت با سعادت امام حسن (ع) مبارک باد
ای تو با قلبم صمیمی یا حسن / تو کریم بن کریمی یا حسن
داری از زهرا نشان یا مجتبی / مهربانی دل رحیمی یا حسن . . .
میلاد کریم اهل بیت مبارک
سخنان گهر بار امام حسن مجتبی (ع)
با مردم آنگونه نشست و برخاست کن که دوست داری، با تو رفتار کنند. امام حسن مجتبی (ع).
بخشش پیش از درخواست، بزرگترین بزرگواریهاست.. امام حسن مجتبی (ع)
شوخی، بزرگی و ابهت را از میان میبرد. شخص ساکت
از بزرگی و وقار بیشتری بهرهمند است. امام حسن مجتبی (ع)
سرآمد عقل، برخورد نیکو و شایسته با مردم است.. امام حسن مجتبی (ع)
گناه و اشتباه دیگران را به زودی سرزنش مکن و میان او و اشتباهش
راهی برای عذرخواهی قرار بده.. امام حسن مجتبی (ع)
والاترین جایگاه نزد خداوند از آنِ کسی است که به حقوق مردم
آشنا باشد و در برآوردن آن بکوشد.. امام حسن مجتبی (ع)
بخل، سرآمد همه بدیها و زشتیهاست و محبت و
دوستی را از دلها بیرون میکند.. امام حسن مجتبی (ع)
زندگی نامه
امام حسن (علیه السّلام) فرزند امير مؤمنان على بن ابيطالب و مادرش مهتر زنان فاطمهزهرا دختر پيامبر خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) است.
امام حسن (علیه السّلام) در شب نيمه ماه رمضان سال سوم هجرت در مدينه تولد يافت. وى نخستين پسرى بود كه خداوند متعال به خانواده على و فاطمه عنايت كرد. رسول اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بلا فاصله پس از ولادتش، او را گرفت و در گوش چپش اقامه گفت. سپس براى او بار گوسفندى قربانى كرد، سرش را تراشيد و هموزن موى سرش - كه يك درم و چيزى افزون بود - نقره به مستمندان داد. پيامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) دستور داد تا سرش را عطر آگين كنند و از آن هنگام آيين عقيقه و صدقه دادن به هموزن موى سر نوزاد سنت شد. اين نوزاد را " حسن " نام داد و اين نام در جاهليت سابقه نداشت. كنيه او را ابومحمد نهاد و اين تنها كنيه اوست.
لقب هاى او سبط، سيد، زكى، مجتبى است كه از همه معروفتر "مجتبى" مىباشد. پيامبر اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به حسن و برادرش حسين علاقه خاصى داشت و بارها مىفرمود كه حسن و حسين فرزندان منند و به پاس همين سخن على به ساير فرزندان خود مىفرمود : " شما فرزندان من هستيد و حسن و حسين فرزندان پيغمبر خدايند ". امام حسن هفت سال و خردهاى زمان جد بزرگوارش را درك نمود و در آغوش مهر آن حضرت بسر برد و پس از رحلت پيامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) كه با رحلت حضرت فاطمه دو ماه يا سه ماه بيشتر فاصله نداشت، تحت تربيت پدر بزرگوار خود قرار گرفت.
امام حسن (علیه السّلام) پس از شهادت پدر بزرگوار خود به امر خدا و طبق وصيت آن حضرت، به امامت رسيد و مقام خلافت ظاهرى را نيز اشغال كرد، و نزديك به شش ماه به اداره امور مسلمين پرداخت. در اين مدت، معاويه كه دشمن سرسخت على (علیه السّلام) و خاندان او بود و سالها به طمع خلافت ( در آغاز به بهانه خونخواهى عثمان و در آخر آشكارا به طلب خلافت ) جنگيده بود، به عراق كه مقر خلافت امام حسن (علیه السّلام) بود لشكر كشيد و جنگ آغاز كرد. ما دراين باره كمى بعد تر سخن خواهيم گفت. امام حسن (علیه السّلام) از جهت منظر و اخلاق و پيكر و بزرگوارى به رسول اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بسيار مانند بود.
وصف كنندگان آن حضرت او را چنين توصيف كرده اند:
" داراى رخسارى سفيد آميخته به اندكى سرخى، چشمانى سياه، گونهاى هموار، محاسنى انبوه، گيسوانى مجعد و پر، گردنى سيمگون، اندامى متناسب، شانهيى عريض، استخوانى درشت، ميانى باريك، قدى ميانه، نه چندان بلند و نه چندان كوتاه. سيمايى نمكين و چهرهاى در شمار زيباترين و جذاب ترين چهرهها ". ابن سعد گفته است كه " حسن و حسين به ريگ سياه، خضاب مىكردند "
كمالات انسانى
امام حسن (علیه السّلام) در كمالات انسانى يادگار پدر و نمونه كامل جد بزرگوار خودبود. تا پيغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) زنده بود، او و برادرش حسين در كنار آن حضرت جاى داشتند، گاهى آنان را بر دوش خود سوار مىكرد و مىبوسيد و مىبوييد.
از پيغمبر اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) روايت كردهاند كه درباره امام حسن و امام حسين (علیه السّلام) مىفرمود: اين دو فرزند من، امام هستند خواه برخيزند و خواه بنشينند ( كنايه از اين كه در هر حال امام و پيشوايند ).
امام حسن (علیه السّلام) بيست و پنج بار حج كرد، پياده، درحالى كه اسبها نجيب را با او يدك مىكشيدند. هرگاه از مرگ ياد مىكرد مىگريست و هر گاه از قبر ياد مىكرد مىگريست، هر گاه به ياد ايستادن به پاى حساب مىافتاد آن چنان نعره مىزد كه بيهوش مىشد و چون به ياد بهشت و دوزخ مىافتاد، همچون مار گزيده به خود مىپيچيد. از خدا طلب بهشت مىكرد و به او از آتش جهنم پناه مىبرد. چون وضو مىساخت و به نماز مىايستاد، بدنش به لرزه مىافتاد و رنگش زرد مىشد. سه نوبت دارائيش را با خدا تقسيم كرد و دو نوبت از تمام مال خود براى خدا گذشت.