قَد اَفلَحَ مَن زَكّها: به راستي رستگار شد آن كس كه نفس خود را تزكيه كرد. (سوره شمس آيه 9)
خداوند در سوره شمس يازده سوگند پياپي بر خورشيد و ماه ، روز و شب و آسمان و زمين ياد مي كند تا ارزش و اهميت تزكيه ي نفس و نقش كليدي آن را در رستگاري انسان گوشزد كند.
آيا رستگاري آنقدر كم ارزش هست كه بسادگي از كنارش بگذريم؟؟! كليد رستگاري كه خداوند آنرا تزكيه نفس نام برده، چگونه تعريف ميشود؟ روش انجام آن چگونه است؟ براي درك اهميت روش زماني را تصور كنيد كه ميخواهيم يك قالي را ببافيم. چگونه بدون داشتن نقشه ميتوانيم قالي را ببافيم؟
اما تزكيه ( پاك كردن باطن از گناه ) داراي مراحلي است كه مرحله ي اول آن توبه است اما نه هر توبه اي!
بلكه توبه اي نصوح . . . ! چنانچه خداوند در اهميت اين موضوع مي فرمايد:
يا اَيُّهاَالَّذينَ امَنوا تُوبُوا اِليَ اللهِ تَوبَةً نَّصُوحاَ: اي كساني كه ايمان آورده ايد ، به درگاه خدا توبه كنيد، توبه اي نصوح (سوره تحريم آيه 8)
درجلسه گذشته مفهوم يا اَيُّهاَالَّذينَ امَنوا را بررسي كرديم و فهميديم كه نشانه تكليف است. و خداوند مطلب ديگري را هم بما ميرساند، مخاطب خدا كساني است كه مدعي ايمان هستند، يعني ما. خداوند كفار را مخاطب قرار نداده و ميخواهد بما بفهماند كه اي بندهاي با ايمان من يكي از اعمال تو توبه است توبه ي نصوح. اما توبه عمل كوچك و سادهاي نيست. و بايد اين قدم را بسيار محكم برداريم تا بتوانيم آنرا ادامه دهيم: