سومين جلسه مهر 90 « شيوه قبض روح و اهميت درك آن »
شيوه قبض روح و اهميت درك آن
خداوند در قرآن کریم لحظه ی جان دادن انسانها را توصیف و ترسیم می کند ،چون ریشه ی بسیاری از انحرافات و لغزشها و غفلت از یاد مرگ و حسابرسی آخرت است و یاد مرگ انسان را به فکر و توجه وادار می کند.
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ﴿سوره بقره آيه ۳﴾ (پرهيزكاران) آنها هستند كه به غيب (آنچه از حس پوشيده و پنهان است) ايمان ميآورند، و نماز را بر پا ميدارند و از تمام نعمتها و مواهبي كه به آنها روزي دادهايم انفاق ميكنند.
توجه به عمر محدود دنیا و اینکه او برای کار دیگری پا به این دنیا گذاشته ( خدا پرستی و بندگی ، نه خوردن و خوابیدن و ارضا ء غریزه ! )
براي صحبت درباره نحوه ي قبض روح ابتدا بايد علت ايمان به غيب را متوجه شويم. و مراحل قبل از خلقت انسان در اين دنيا را بررسي كنيم.
وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ ﴿سوره الاعراف آيه ۱۷۲﴾ به خاطر بياور زماني را كه پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذريه آنها را برگرفت و آنها را گواه بر خويشتن ساخت (و فرمود:) آيا من پروردگار شما نيستم؟! گفتند آري، گواهي ميدهيم (چرا چنين كرد؟) براي اينكه در روز رستاخيز نگوئيد ما از اين غافل بوديم (و از پيمان فطري توحيد و خداشناسي بيخبر).
براي درك بهتر اين جلسه سنگين پيشنهاد ميكنم حتما فايل صوتي جلسه را گوش كنيد...
زماني كه خداوند انسان را خلق كرد چيزي بنام نيست شدن آن انسان ديگر وجود ندارد و اگر مفهومي باشد فقط به معني انتقال از مكان و ماهيت به جايگاه ديگري است. خداوند هرچه كه قرار بود خلق كند همه را به يك لحظه خلق كرد.. اما فقط عقل و روح. سپس به نوبت ما را وارد اين جهان هستي ميكند. براساس قوانين فيزيكي كه خداوند آفريده. مراحل خلقت جسم انسان در اين دنيا در قرآن، سوره ي مومنون بخوبي توضيح داده شده. و در جاي ديگر:
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن طِينٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلًا وَأَجَلٌ مُّسمًّى عِندَهُ ثُمَّ أَنتُمْ تَمْتَرُونَ ﴿سوره انعام آيه ۲﴾او كسي است كه شما را از گل آفريد سپس مدتي مقرر داشت (تا انسان تكامل يابد) و اجل حتمي نزد او است (و او از آن آگاه است) با اين همه شما (مشركان در توحيد و يگانگي يا قدرت او) ترديد ميكنيد.
در عالم زرع مدت عمر انسان تعيين شده. اين عجل تعيين شده در دنيا اجرا ميشود و علت كم و زياد بودن عمر برخي 1- حكمت خدا 2- عجل معلق است. انسان از درك حكمت خدا ناتوان است اما نمادهاي آن را ميبيند. اما طبق حديثي از حضرت رسول اكثر انسانها در زمان تعيين شده نميميرند و به عجل معلق گرفتار ميشوند، كارهايي مانند رانندگي نادرست يا حتي سيگار كشيدن بيماري هاي جنسي، برخي گناهان كبيره و يا اذيت پدر و مادر نمونه اي از كارهايي هستند كه امروزه ميتواند باعث كاستن عمر انسان شوند...
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿سوره يس آيه ۸۲﴾ فرمان او تنها اين است كه هر گاه چيزي را اراده كند به او ميگويد: موجود باش آن نيز بلافاصله موجود ميشود!
خداوند كارهاي موجود در عالم هستي را توسط فرشتگانش انجام ميدهد نه به اين دليل كه خود از انجام آنها ناتوان باشد بلكه جايگاه و شان خدا مديريت جهان هستي است و كارهاي خود را واگذار كرده و مديريت ميكند. در قرآن خداوند ميفرمايد كه عمل قبض روح را به فرشته ملك الموت واگذار كرده كه با اجازه ي خدا اين عمل را انجام ميدهد. البته فرشته ملك الموت نيز گرفتن جان افراد خاص را انجام ميدهد و بيشتر قبض روح ها توسط فرشتگان زير دست او انجام ميشود.
انسان وقتي كه ميخواهد جان دهد رشد كرده با خوبي يا با بدي، اگر شخصيت خود را با خوبي رشد داده ايم پوست انداختن ما و انتقال به دنياي بعدي براي ما بسيار راحت و شيرين ميباشد اما اگر خود را با بدي رشد داده باشيم پوست انداختن و انتقال بسيار سختي در انتظارمان ميباشد.
وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ ﴿سوره الاعراف آيه ۱۷۹﴾ به طور مسلم گروه بسياري از جن و انس را براي دوزخ آفريديم، آنها دلها (عقلها)ئي دارند كه با آن (انديشه نميكنند و) نميفهمند و چشماني دارند كه با آن نميبينند و گوشهائي دارند كه با آن نميشنوند، آنها همچون چهار پايانند، بلكه گمراه تر اينان همانا غافلانند (زيرا با اينكه همه گونه امكانات هدايت دارند باز هم گمراهند).
اينقدر انسان اين انتقال را ميبيند، اما اصلا در وضعيتي كه مشاهده كرده و در مرگ ديگران تعقل نميكند.
وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا ﴿سوره نازعات آيه ۱﴾ سوگند به فرشتگاني كه ارواح مجرمان را به شدت از بدنهايشان بر ميكشند!
وَلَوْ تَرَى إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُواْ الْمَلآئِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُواْ عَذَابَ الْحَرِيقِ ﴿سوره انفال ۵۰﴾ و اگر ببيني كافران را به هنگامي كه فرشتگان (مرگ) جان آنها را ميگيرند و و پشت آنها ميزنند و (مي گويند) بچشيد عذاب سوزنده را (به حال آنها تاسف خواهي خورد).
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِبًا أَوْ قَالَ أُوْحِيَ إِلَيَّ وَلَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَمَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثْلَ مَا أَنَزلَ اللّهُ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلآئِكَةُ بَاسِطُواْ أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ ﴿سوره انعام آيه ۹۳﴾ چه كسي ستمكارتر است از كسي كه دروغي به خدا ببندد يا بگويد وحي بمن فرستاده شده در حالي كه وحي به او نشده باشد، و كسي كه بگويد من هم همانند آنچه خدا نازل كرده نازل ميكنم، و اگر ببيني هنگامي كه (اين) ظالمان در شدايد مرگ فرو رفتهاند و فرشتگان دستها را گشوده به آنان ميگويند جان خود را خارج سازيد امروز مجازات خوار كنندهاي در برابر دروغهائي كه به خدا بستيد و در برابر آيات او تكبر ورزيديد، خواهيد ديد، (در آن روز به حال آنها تاسف خواهي خورد
سختي شرايط را خداوند براي انساني كه در عمر خود غفلت ورزيده چگونه توضيح داده:
كَلَّا إِذَا بَلَغَتْ التَّرَاقِيَ ﴿سوره قيامة آيه ۲۶﴾ چنين نيست كه انسان مىپندارد او ايمان نمىآورد تا موقعى كه جان به گلوگاهش رسد
وَقِيلَ مَنْ رَاقٍ ﴿۲۷﴾ و گفته شود: آيا كسي هست كه اين بيمار را از مرگ نجات دهد؟!
وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ ﴿۲۸﴾ و به يقين داند كه هنگام جدايى است
وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ ﴿۲۹﴾ و ساق پاها (از شدت جان دادن) به هم ميپيچيد.
إِلَى رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ ﴿۳۰﴾ (آري) در آن روز مسير همه به سوي (دادگاه) پروردگارت خواهد بود.
فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى ﴿۳۱﴾ در آن روز گفته مىشود او هرگز ايمان نياورد و نماز نخواند
وَلَكِن كَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿۳۲﴾ بلكه تكذيب كرد، و روي گردان شد.
ثُمَّ ذَهَبَ إِلَى أَهْلِهِ يَتَمَطَّى ﴿۳۳﴾ سپس به سوي خانواده خود بازگشت در حالي كه متكبرانه قدم بر ميداشت.
أَوْلَى لَكَ فَأَوْلَى ﴿۳۴﴾ با اين اعمال عذاب الهى براى تو شايسته تر است شايسته تر
ثُمَّ أَوْلَى لَكَ فَأَوْلَى ﴿۳۵﴾ سپس عذاب الهي براي تو شايسته تر است، شايسته تر!
شرح حال انساني كه غفلتش او را تا لحظه ي مرگ گرفته بوده و در حال جان سپردن است و اطرافيان جوياي دكتر ميشوند و بسراغ چاره ي نجات ميگردند، اما خودش با ترس به يقين اين رسيده كه لحظه ي مرگ فرا رسيده. از شدت اعمال فرشتگان قبض روح ساقهاي پاي او در هم تاب ميخورد و پس از كندن جان او، به امر خدا در محضر خدا حاضر شود كه:
قُلْ يَتَوَفَّاكُم مَّلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ ﴿سوره سجده آيه ۱۱﴾ بگو: فرشته مرگ كه بر شما مامور شده (روح) شما را ميگيرد، سپس به سوي پروردگارتان باز ميگرديد.
وَلَوْ تَرَى إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاكِسُو رُؤُوسِهِمْ عِندَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ ﴿۱۲﴾ و اگر ببيني مجرمان را هنگامي كه در پيشگاه پروردگارشان سر به زير افكنده، ميگويند: پروردگارا! آنچه وعده كرده بودي ديديم و شنيديم، ما را باز گردان تا عمل صالح بجا آوريم، ما به قيامت ايمان داريم!
اين مثال ها براي اين آورده شده كه خود را در اين حالات تصور كنيم و باعث گوشزد و تكان دادن ما شود.
حَتَّى إِذَا جَاء أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ﴿سوره مومنون ۹۹﴾ (آنها همچنان به راه غلط خود ادامه ميدهند) تا زماني كه مرگ يكي از آنان فرا رسد ميگويد: پروردگار من! مرا باز گردانيد!
لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿۱۰۰﴾ شايد در آنچه ترك كردم (و كوتاهي نمودم) عمل صالحي انجام دهم (به او ميگويند) چنين نيست، اين سخني است كه او به زبان ميگويد (و اگر باز گردد برنامه اش همچون سابق است) و پشت سر آنها برزخي است تا روزي كه برانگيخته ميشوند.
توجه به اینکه در لحظه ی مرگ چیزی جز اعمال انسان و طاعات و عباداتی که به درگاه خدا انجام داده برای او باقی نیست !
چون مرگ پایان زندگی نیست ، بلکه آغاز زندگی است و انسان به پایان راه نمی رسد بلکه لحظه ی جان دادن آغاز پاداش و کیفر است. و فقط عمل صالح زاد و توشه ی بعد از مرگ است نه چیز دیگری ! آنانکه از مرگ غافلند و توبه و عبادت به درگاه خداوند را به فردا موکول می کنند و وعده های خداوند را در قرآن پوچ و بی اهمیت می شمرند ، با ذلت و عذاب جان خواهند داد.
و برای آنها مرگ آغاز ذلت و خواری است، چون حرکت در مسیری که در آن رضای خدا نیست قابل توبیخ است و حرکت در مسیر رضای خداوند و اطاعت از او موجب رستگاری و پاداش نیکوست .
برای مؤمنان مرگ کوچ کردن به سرایی بزرگتر و مجلل تر است و برای کافران مرگ کوچ به مکانی پست و آغاز زندگی ذلت بار است .
خداوند به انسان اختیار و آزادی عمل عطا کرده و انسان در انتخاب راه و روش خود مختار است، پس اکنون که به آگاهی رسیدیم انتخاب کنیم:
عـزت یـا ذلـت ؟؟؟؟؟
آیـنـده ای روشـن یـا آیـنـده ای تـاریـک ؟؟؟؟
اي كاش تصويري كه خداوند براي جان دادن انسانهاي بد رسم كرده ما را تكان بدهد... اما تصوير جان دادن انسانهاي خوب چگونه است؟
وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطًا ﴿سوره نازعات آيه ۲﴾ و فرشتگاني كه ارواح مؤ منان را با مدارا و نشاط جدا ميسازند.
اين لحظه آنقدر زيباست كه خداوند آن را اينگونه وصف كرده:
الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿سوره نحل آيه ۳۲﴾ همان كسانى كه فرشتگان جانشان را در حالى كه پاكند مىستانند [و به آنان] مىگويند درود بر شما باد به [پاداش] آنچه انجام مىداديد به بهشت درآييد
سلام رمز امنيت است و هر فرشته اي كه سلامرا به ما مژده دهد يعني ما در امان هستيم بخاطر اعمالي كه انجام داده ايم. برخورد آنها مانند دوستاني صميمي است.
تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلَامٌ وَأَعَدَّ لَهُمْ أَجْرًا كَرِيمًا ﴿سوره احزاب آيه ۴۴﴾ تحيت آنان در روزي كه او را ديدار ميكنند سلام است، و براي آنها پاداش پر ارزشي فراهم ساخته است.
مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم | طایر قدسم و از دام جهان برخیزم | |
به ولای تو که گر بنده خویشم خوانی | از سر خواجگی کون و مکان برخیزم | |
یا رب از ابر هدایت برسان بارانی | پیشتر زان که چو گردی ز میان برخیزم | |
بر سر تربت من با می و مطرب بنشین | تا به بویت ز لحد رقص کنان برخیزم | |
خیز و بالا بنما ای بت شیرین حرکات | کز سر جان و جهان دست فشان برخیزم | |
گر چه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم کش | تا سحرگه ز کنار تو جوان برخیزم | |
روز مرگم نفسی مهلت دیدار بده | تا چو حافظ ز سر جان و جهان برخیزم |
النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ﴿سوره غافر آيه ۴۶﴾ عذاب آنها آتش است كه هر صبح و شام بر آن عرضه ميشوند، و روزي كه قيامت بر پا ميشود دستور ميدهد آل فرعون را در سخت ترين عذابها وارد كنيد.
وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴿سوره آل عمران آيه ۱۶۹﴾ (اي پيامبر) هرگز گمان مبر آنها كه در راه خدا كشته شدهاند مردگانند، بلكه آنها زندهاند و نزد پروردگارشان روزي داده ميشوند.
حرف آخر:
أًمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ أّن نَّجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاء مَّحْيَاهُم وَمَمَاتُهُمْ سَاء مَا يَحْكُمُونَ ﴿سوره جاثيه آيه ۲۱﴾ آيا كساني كه مرتكب سيئات شدند گمان كردند كه ما آنها را همچون كساني كه ايمان آوردهاند و عمل صالح انجام دادهاند قرار ميدهيم كه حيات و مرگشان يكسان باشد؟ چه بد داوري ميكنند.
آيات مربوط با اين موضوع براي قرائت روزانه در هفت روز هفته
1 : سـوره نازعات آیـات 1 تا 26 ( صفحه 846 )
2 : سـوره الانفال آیـات 49 تا 56 ( صفحه 256 )
3 : سـوره الانعام آیـات 93 تا 98 ( صفحه 194)
4 : سـوره قیامت آیـات 20 تا 40 ( صفحه 836 )
5 : سـوره سجده آیـات 11 تا 22 ( صفحه 589 )
6 : سـوره النحل آیـات 28 تا 35 ( صفحه 380 )
7 : سـوره الاحزاب آیـات 42 تا 48 (صفحه 600 )
امام علی ( ع ) : نهج البلاغه
از سفارشهایش به امام حسن ( ع ) : بدان ای فرزندم که تو در حقیقت برای آخرت آفریده شده ای نه برای دنیا ، برای رفتن نه برای ماندن ، برای مردن نه برای زیستن ، تو در منزلگاهی کوچ کردنی و در سرایی ناپایدار و عاریتی و در راه آخرت هستی . تو فراری و تعقیب شده ی مرگ هستی ، مرگی که نه گریزانش را از چنگ آن رهایی است و نه جوینده اش از دست او به در رود ، بلکه ناگریز به او می رسد ، پس بترس از این که مرگ تو را به هنگامی در رسد که در حال گناهی باشی که خودت را به توبه از آن وعده می داده ای و او نگذارد توبه کنی و آنگاه است که خود را به هلاکت در افکنده ای .
* امام علی ( ع ) : غررالحکم
مرگ را برای کافران سختی هایی است ، دشوارتر از آن که در وصف گنجد ، یا با خِردهای مردم جهان سنجیده می شود .
* حضرت محمد ( ص ) : بحارالانوار
مرگ ، ارمغان مؤمن است ، افراد مؤمن که دل به خدا داده و تسلیم امر اویند ، مرگ در نظر آنان آسان و گوارا است .
* امام سجاد ( ع ) : علوم حدیث قم
فرموده اند که خداوند عزوجل می فرماید : من در هیچ امری تردید و درنگ نمی کنم ، مگر در جان گیری بنده ی مؤمن ، چون او به دستورات من عمل کرد و از قهر من ترسید . من هم کراهت دارم که به او ناراحتی برسانم . پس به فرشتگانم دستور می دهم که در موقع جانگیری ملاحظه ی او را بکنند و روح را از بدن او به آرامی جدا کنند .
* امام سجاد ( ع ) : علوم حدیث قم
مرگ برای مؤمن چون کندن جامه های چرکین از تن است و جایگزین کردن فاخرترین و خوشبو ترین جامه ها و امن ترین منزل ها و برای کافر به منزله کندن جامه های فاخر از تن و منتقل شدن از منزلهایی امن و جایگزین کردن آنها به کثیف ترین جامه ها و وحشتناک ترین منزلها و بزرگترین عذاب است